نزاع و درگیری بزرگ، اختلاف شدید و وضعیت آشفته و طوفانی سوریه و سرکوبی ها و کشتارها در آنجا، وجه غالب این دوره است. در این میان چند رویداد حائز اهمیت است؛ از جمله درگیری اصهب، ابقع و سفیانی(که بدترین آنهاست).
313 یاران خورشید - سلماس
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر واجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه
دوشنبه 27 فروردین 1397 :: نویسنده : احمد خورشیدی متن رساله بسم الله الرحمن الرحیم از جمله آن علامات که بدا در آن نیست و اعظم از همه آنها و بیّنتر از همه آنها، خروج سفیانی است و این خروج سفیانی امری است که دیگر بدا در نوع این نیست. این سفیانی یک مردی است اسم او عثمان، پدر او عنبسه و از قبیله حرب است، و قبیله حرب الان هستند در عرب. طائفهای هستند از اولاد ابوسفیان بن حرب. و این سفیانی از آن طایفه است. و این طایفه از ذریّه یزید بن معاویه هستند. و این مرد از آنهاست. همچنین کسی در هشت ماه قبل از ظهور بر تخت سلطنت مینشیند در شامات، و معلوم است که همان وقت واجب نکرده تولد بکند. گاه است پنجاه سال پیش از آن تولد کرده باشد، و امیدواریم که تولد کرده باشد. و معلوم است یک دفعه هم بر تخت سلطنت نمینشیند. خرده خرده بسا آنکه اول سرباز میشود، متشخّصتر میشود، و هکذا تا اینکه صاحب منصب میشود، و کم کم میآید بر تخت مینشیند. و چون اصطلاحات دولتها تفاوت میکند گاه است، حالا مثلاً اسمش عثمان آقا افندی باشد، و اگر باشد بسا آنکه توپچی هم هست. گاه است منصب دیگری هم دارد. خلاصه یک همچو کسی هشت ماه قبل از ظهور که عبادت از دهم ماه جمادیالاولی باشد بر تخت مینشینند. و هفت هشت ماه بیشتر خروج کرده قشون جمع کرده، و ولایات و دهات گرفته، چندین ولایات را تسخیر میکند. دمشق و حمص و فلسطین و اردن و قنسرین را تسخیر میکند و بر تخت سلطنت در دهم جمادیالاولی مینشیند. و این سفیانی از بنیامیه است و سلطان میشود در شامات. و این مرد بسیار خبیث النفس است، و یحتمل نصرانی هم باشد. چون صلیب در گردن دارد و احتمال دارد صلیب او پنهان باشد و صلیب بتی است به این [صورت] + و نصاری آن را در گردن میبندند در هنگام نماز، مثل مُهری که شما همه همراه دارید برای نماز خود، نصاری هم در کلیساهای خود از آنها دارند و به همراه خود برمیدارند، و در گردن خود میکنند. خلاصه در گردن این ملعون صلیب هست و احتمال دارد نصاری باشد در پنهان، و ظاهر اشکال اسم او اسم اسلامی باشد، و شکل مسلمانان باشد، و در روم بوده، آنجا نصرانی زیاد بوده، و نصرانی شده و اصلش نصرانی بوده، خدمت دولت اسلام کرده، اسم خود را تغییر داده، بر شکل اسم مسلمانان کرده، بهر حال اسمش عثمان است، و صلیب در گردن دارد. و این ملعون خدا را در مدت عمر خود نپرستیده است، و ایمان بخدا نیاورده، شخصی است بسیار خبیثالنفس، بسیار قسیالقلب. زن خود را تقصیری به او کرده، زنده در گور میکند، همچو قساوت و شقاوتی دارد، و صورت خشن است، و زبر و آبلهرو چنان مینماید صورت او بسیار سرخ است. کله او بسیار بزرگ است. این علامتها را فرمایش کردهاند، و شاید این جوره باشد، و شاید بدا شود، و جوری دیگر باشد. این جزئیاتش حتمی نیست. ولکن نوع این خبیث، بدا ندارد و خواهد آمد و سلطنت خواهد کرد و قشون زیادی از شامات بر گرد او جمع خودهد شد، و خطر عظیم برای دوستان امیرالمؤمنین خواهد بود. از سر کسی نمیگذرد. مگر کسی پنهان کند خود را از او و از قشون او. مینشیند و یک دسته دیگر از قشون خود را به طرف حجاز میفرستد که مکه و مدینه را خراب کنند. خانۀ کعبه را خراب کنند. یکدسته دیگر از قشون خود را میفرستد بعراق، یعنی به طرف کوفه و به طرف مشاهد مشرّفه که آنها را خراب کنند، و آثار آنها را خراب کنند و شیعیان در آن زمان بیشتر آنها در این صفحاتند و از آنها آسیب بسیار بدوستان و شیعیان میرسد. آن قشونی که به جانب مکه و مدینه میفرستد، سیصد هزار نفر خواهد بود که سلاطین حالا ندارند این قدر قشون. سلاطین حالا نهایت پنجاه فوج شصت فوج داشته باشند، ولکن آن ملعون یک دسته قشون او که به جانب مکه و مدینه میرود، سیصد هزار خواهد بود و این به جهت این است که قشون دو جوره است: یک قشونی است ایلجاری است و جمیع رعیتچی باید قشون سلطان باشند، مثل دولت حق که همه مردم رعیت و قشون امامند. اگر جمیع مردم را حکم کنند که باید بروید، بدعوا بر همه لازم است بروند و جیره و مواجبی هم به آنها نمیدهد که سربازی کرد، و کسی هم به ایشان تعدّی نمیکند و مالی از ایشان نمیگیرد. هرچه تحصیل دولت میکنند، مال امام است، املاک آباد میکنند، هرچه بیداد میکنند مال خودشان. کسی از ایشان نمیگیرد. نهایت در وقت حاجت والی حکم میکند که بیاید به دعوا، هر کسی باید تدارک خود را ببیند، و برود و بر او فریضه است، و به این سبب و از این جهت قشون زیاد میشود. و اما آن کسی که دستی جیره و مواجب میدهد و قشون میگیرد، بیش از پنجاه فوج شصت فوج نمیتواند بگیرد ولکن وقتی جمیع رعیت باید نوکر باشند، آسان میشود و آن هم به این طورها حرکت میکند که اینقدر قشون جمع میکند، والا شامات قابل سیصد هزار قشون نیست. دولت روم میتواند اینقدر قشون جمع کند، لکن خود شامات تنها قایل این قدر قشون نیست، مگر اینکه اینها بطور ایلجاری باشد. ادامه مطلب نوع مطلب : سفیانی یکی از علائم حتمی ظهور و صفات ومشخصات ازدیدروایات ومحل خروج(وادی یابس)، برچسب ها : لینک های مرتبط : شنبه 11 دی 1395 :: نویسنده : احمد خورشیدی نزاع و درگیری بزرگ، اختلاف شدید و وضعیت آشفته و طوفانی سوریه و سرکوبی ها و کشتارها در آنجا، وجه غالب این دوره است. در این میان چند رویداد حائز اهمیت است؛ از جمله درگیری اصهب، ابقع و سفیانی(که بدترین آنهاست). نزاع و درگیری بزرگ، اختلاف شدید و وضعیت آشفته و طوفانی سوریه و سرکوبی ها و کشتارها در آنجا، وجه غالب این دوره است. در این میان چند رویداد حائز اهمیت است؛ از جمله درگیری اصهب، ابقع و سفیانی(که بدترین آنهاست). ادامه مطلب نوع مطلب : سفیانی یکی از علائم حتمی ظهور و صفات ومشخصات ازدیدروایات ومحل خروج(وادی یابس)، برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه 17 آبان 1395 :: نویسنده : احمد خورشیدی متن رساله بسم الله الرحمن الرحیم از جمله آن علامات که بدا در آن نیست و اعظم از همه آنها و بیّنتر از همه آنها، خروج سفیانی است و این خروج سفیانی امری است که دیگر بدا در نوع این نیست. این سفیانی یک مردی است اسم او عثمان، پدر او عنبسه و از قبیله حرب است، و قبیله حرب الان هستند در عرب. طائفهای هستند از اولاد ابوسفیان بن حرب. و این سفیانی از آن طایفه است. و این طایفه از ذریّه یزید بن معاویه هستند. و این مرد از آنهاست. همچنین کسی در هشت ماه قبل از ظهور بر تخت سلطنت مینشیند در شامات، و معلوم است که همان وقت واجب نکرده تولد بکند. گاه است پنجاه سال پیش از آن تولد کرده باشد، و امیدواریم که تولد کرده باشد. و معلوم است یک دفعه هم بر تخت سلطنت نمینشیند. خرده خرده بسا آنکه اول سرباز میشود، متشخّصتر میشود، و هکذا تا اینکه صاحب منصب میشود، و کم کم میآید بر تخت مینشیند. و چون اصطلاحات دولتها تفاوت میکند گاه است، حالا مثلاً اسمش عثمان آقا افندی باشد، و اگر باشد بسا آنکه توپچی هم هست. گاه است منصب دیگری هم دارد. خلاصه یک همچو کسی هشت ماه قبل از ظهور که عبادت از دهم ماه جمادیالاولی باشد بر تخت مینشینند. و هفت هشت ماه بیشتر خروج کرده قشون جمع کرده، و ولایات و دهات گرفته، چندین ولایات را تسخیر میکند. دمشق و حمص و فلسطین و اردن و قنسرین را تسخیر میکند و بر تخت سلطنت در دهم جمادیالاولی مینشیند. و این سفیانی از بنیامیه است و سلطان میشود در شامات. و این مرد بسیار خبیث النفس است، و یحتمل نصرانی هم باشد. چون صلیب در گردن دارد و احتمال دارد صلیب او پنهان باشد و صلیب بتی است به این [صورت] + و نصاری آن را در گردن میبندند در هنگام نماز، مثل مُهری که شما همه همراه دارید برای نماز خود، نصاری هم در کلیساهای خود از آنها دارند و به همراه خود برمیدارند، و در گردن خود میکنند. خلاصه در گردن این ملعون صلیب هست و احتمال دارد نصاری باشد در پنهان، و ظاهر اشکال اسم او اسم اسلامی باشد، و شکل مسلمانان باشد، و در روم بوده، آنجا نصرانی زیاد بوده، و نصرانی شده و اصلش نصرانی بوده، خدمت دولت اسلام کرده، اسم خود را تغییر داده، بر شکل اسم مسلمانان کرده، بهر حال اسمش عثمان است، و صلیب در گردن دارد. و این ملعون خدا را در مدت عمر خود نپرستیده است، و ایمان بخدا نیاورده، شخصی است بسیار خبیثالنفس، بسیار قسیالقلب. زن خود را تقصیری به او کرده، زنده در گور میکند، همچو قساوت و شقاوتی دارد، و صورت خشن است، و زبر و آبلهرو چنان مینماید صورت او بسیار سرخ است. کله او بسیار بزرگ است. این علامتها را فرمایش کردهاند، و شاید این جوره باشد، و شاید بدا شود، و جوری دیگر باشد. این جزئیاتش حتمی نیست. ولکن نوع این خبیث، بدا ندارد و خواهد آمد و سلطنت خواهد کرد و قشون زیادی از شامات بر گرد او جمع خودهد شد، و خطر عظیم برای دوستان امیرالمؤمنین خواهد بود. از سر کسی نمیگذرد. مگر کسی پنهان کند خود را از او و از قشون او. مینشیند و یک دسته دیگر از قشون خود را به طرف حجاز میفرستد که مکه و مدینه را خراب کنند. خانۀ کعبه را خراب کنند. یکدسته دیگر از قشون خود را میفرستد بعراق، یعنی به طرف کوفه و به طرف مشاهد مشرّفه که آنها را خراب کنند، و آثار آنها را خراب کنند و شیعیان در آن زمان بیشتر آنها در این صفحاتند و از آنها آسیب بسیار بدوستان و شیعیان میرسد. آن قشونی که به جانب مکه و مدینه میفرستد، سیصد هزار نفر خواهد بود که سلاطین حالا ندارند این قدر قشون. سلاطین حالا نهایت پنجاه فوج شصت فوج داشته باشند، ولکن آن ملعون یک دسته قشون او که به جانب مکه و مدینه میرود، سیصد هزار خواهد بود و این به جهت این است که قشون دو جوره است: یک قشونی است ایلجاری است و جمیع رعیتچی باید قشون سلطان باشند، مثل دولت حق که همه مردم رعیت و قشون امامند. اگر جمیع مردم را حکم کنند که باید بروید، بدعوا بر همه لازم است بروند و جیره و مواجبی هم به آنها نمیدهد که سربازی کرد، و کسی هم به ایشان تعدّی نمیکند و مالی از ایشان نمیگیرد. هرچه تحصیل دولت میکنند، مال امام است، املاک آباد میکنند، هرچه بیداد میکنند مال خودشان. کسی از ایشان نمیگیرد. نهایت در وقت حاجت والی حکم میکند که بیاید به دعوا، هر کسی باید تدارک خود را ببیند، و برود و بر او فریضه است، و به این سبب و از این جهت قشون زیاد میشود. و اما آن کسی که دستی جیره و مواجب میدهد و قشون میگیرد، بیش از پنجاه فوج شصت فوج نمیتواند بگیرد ولکن وقتی جمیع رعیت باید نوکر باشند، آسان میشود و آن هم به این طورها حرکت میکند که اینقدر قشون جمع میکند، والا شامات قابل سیصد هزار قشون نیست. دولت روم میتواند اینقدر قشون جمع کند، لکن خود شامات تنها قایل این قدر قشون نیست، مگر اینکه اینها بطور ایلجاری باشد. [سفیانی و اعزام سیصد هزار سرباز به حجاز] خلاصه سیصد هزار قشون میفرستد به سمت حجاز. میروند مدینه را خراب میکنند. قاطرهای آنها در مسجد پیغمبر (ص) سرگین میاندازند. ببین خداوند چه قدر صبر میکند. این طور که کردند بیرون رفتند به سمت مکه. در بیرون مدینه زمینی است که آنجا را بیدا میگویند. معسکر او آنجا خواهد انداخت. اردوی او میروند آنجا بار میاندازند. در این اثنا جبرئیل مأمور میشود، از جانب خدا مأمور میشود صاحب صیحه. اغلب صیحات که که هست بواسطه جبرئیل خواهد بود. صاحب صیحه را خدا امر میکند که پای خود را بر زمین میزند و میگوید: یا بیداء ابیدی القوم که رجفه میشود و زمین از هم میشکافد، و جمیع آن سیصد هزار قشون به آن زمین فرو میرود. الحمدلله رب العالمین که عقال شتر باقی نخواهد ماند، مگر دو نفر از طایفه جُهَینه که یکی را وتر میگویند و یکی را وتیر و آنها دو برادرند. و در بعضی اخبار از طایفه مراد، و شاید جهینه هم یک شِقی از طایفه مراد باشند. و در مثل عرب است: عند الجُهینه الخبر الیقین. ملکی بال خود را میزند به صورت این دو، دایره صورتهاشان منقلب میشود و روشان به پشت و پشتشان برو میگردد. به یکی میگوید نذیر و ترساننده باش. برو و خبر هلاک این قشون را برای سفیان و قشون او ببر. و به یکی میگوید بشیر باش و برو به سمت مکه و به خدمت امام عرض کن و بشارت ده او را که خدا دشمنان او را تلف کرد و هلاک شدند. این یکدسته قشون را با دستهای که به سمت عراق میفرستد، آن دسته میآیند قتل بسیاری در کوفه میکنند. جمع کثیری را خواهند کشت. هفتاد نفر از نیکان با نفس زکیه و شخص مؤتمن بزرگواری را خواهند کشت و سیصد هزار از بزرگان بنیعباس کشته میشوند. جمع کثیری در آنجا کشته میشوند و قشون او اطراف کوفه را میگیرند و آنچه باید بکشد میکشد تا اینکه کوفه را تسخیر میکند. در این وقف منادی ندا میکند که هر کس سر یک نفر از دوستان علی را بیاورد دو هزار درهم که دویست تومان پول قدیم تخمیناً میشود که حالا هزار ریال میشود، به او بدهند. چون این ندا بلند شود، میجهد همسایه به همسایه و او را به تهمت تشیع خواهد کشت. میرود سر او را میبرد و میبرد و آن دو هزار درهم را میگیرد. و به این واسطه قتل بسیاری در کوفه میشود. و جمع کثیری در کوفه کشته میشوند. این هم یکدسته. بعد عرض کنم که چه میشود بغداد از شدت قتلها. خراب میشود از آمد و شد این علَمها و رایتها. بلاهای چند بر بغداد نازل شود که بر هیچ امتی نازل نشده باشد، و از نوع هر بلائی خدا بر بغداد نازل خواهد کرد. پس از آنی که بغداد در نهایت آبادی میشود. چنان آبادی که مردم خیال کنند روزی قسمت نمیشود مگر در بغداد. و بگویند این بغداد بهشت است و زنهای آن حوریان آن هستند و اطفال آن غلمان. و خداوند این بغداد را چنان خراب کند که کسی اگر بگذرد و بگوید این جا یک وقتی بغداد بوده. در دهم جمادی الاولی سفیانی خروج میکند و مدت سلطنت این نه ماه طول خواهد کشید. و پس از ظهور حضرت، یک ماه دیگر سلطنت خواهد کرد، و دعوا خواهد کرد و کشته خواهد شد. سر او را میبرند روی سنگی و میکشند او را. و در دهم جمادیالاولی علامت حتمی دیگر بروز خواهد کرد، و آن خروج دجال است. دجال هم میباید در دهم جمادی الاولی خروج کند. و این دجال یک بلائی است بزرگ. هر پیغمبری امت خود را از دجال ترسانیده، و در زمانهای آنها مقدر نشده و در آخرالزمان در این امت مقدر شده خروج کند. دجال اسم او نیست. لقب اوست. از بعضی اخبار برمیآید که اسم او صائد است و اسم پدر او صید است، و حدیثش را صدوق روایت کرده، ولکن سندش و روایتش سنی هستند، اعتبار چندانی ندارد. و صاید اسمش است و صید اسم پدر اوست، و صید یهودی بوده و این ملعون یهودیزاده هم است. در آن حدیث این طور است ولکن عرض کردم اعتباری ندارد. غرض پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ وعده فرموده که در آخرالزمان باید بیاید. آنچه از قرینه اخبار من میفهمم این است که این مرد، میباید مردی باشد جادوگر. نه این است که به قاعده طبیعت دنیا حرکت میکند، زیرا که خری که یک میل راه گام اوست، همچو خری طبیعت دنیا برنمیدارد. همچو خری موافق طبیعت دنیای [ما] نیست. این هم که صاحب معجزه نیست، خالق نیست. پیعغمبر نیست. چنین مینماید مردی باشد جادوگر. و در بعضی روایات ما بین دو چشم الاغ او یک میل راه است. یک کوه نان و یک کوه از آتش به همراه او به نظر میآید از نظم او. و احتمال میرود که از تسلطی که در سحر و جادو دارد، همچو چیزی به مردم مینمایاند. همه روی زمین را در این بیست ماه طی میکند. امر این ملعون حکایت دیگری است. گویا طیالارض میکند. امر عظیمی است. از غیر امام و از غیر نیکان نمیشود این کارها سر بزند، به جز اینکه سحر باشد، طور دیگری نمیشود. و از جمله خواص این بدبخت آن است که به هر آبی میگذرد، آن آب میخشکد. جمیع زمین طی میکند. به همه جا میرود، مگر داخل مکه و مدینه نمیتواند باشد.
ادامه مطلب نوع مطلب : سفیانی یکی از علائم حتمی ظهور و صفات ومشخصات ازدیدروایات ومحل خروج(وادی یابس)، برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395 :: نویسنده : احمد خورشیدی اکنون، به این پرسش، پاسخ داده خواهد شد که آیا سفیانی، نماد است یا حقیقت؟ به عبارت دیگر، می توان به سفیانی به عنوان نماد تفکر حاکم و جریان مخالف شیعه نگریست؟ و یا در عین حال اینکه جریان سفیانی در گستره جهان اسلام، یه تفکر ضد شیعی قلمداد میشود، هیچ استبعادی ندارد که رهبر این جریان، شخصی واحد و از خاندان معاویۀ بن ابوسفیان باشد. مصطفی امیری*: نشانههای ظهور از جذابترین و پرطرفدارترین بخشهای معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمدهای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است. این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت میشود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه مناسب برای ورود خرافات، طمع شیادان را برای جعل و تحریف روایات را، دو چندان میکند. از اینرو، نظر به فقدان پژوهشهای مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی احادیث صحیح از ضعیف و مطالب مستند از غیرمستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینههای سوءاستفاده از این موضوع نیز، از میان برداشته شود. اکنون، به این پرسش، پاسخ داده خواهد شد که آیا سفیانی، نماد است یا حقیقت؟ به عبارت دیگر، می توان به سفیانی، به عنوان نماد تفکر حاکم و جریان مخالف شیعه نگریست؟ و یا در عین حال اینکه جریان سفیانی در گستره جهان اسلام، یه تفکر ضد شیعی قلمداد میشود، هیچ استبعادی ندارد که رهبر این جریان، شخصی واحد و از خاندان معاویۀ بن ابوسفیان باشد و به عبارت دیگر، سفیانی، شخصی است و نه نوعی. ادامه مطلب نوع مطلب : سفیانی یکی از علائم حتمی ظهور و صفات ومشخصات ازدیدروایات ومحل خروج(وادی یابس)، برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 28 آذر 1393 :: نویسنده : احمد خورشیدی فراخوان مذکور به فرستادن بالُن هایی شامل نوشته "دولت خلافت" به عنوان شعار داعش در ساعت 3 عصر جمعه (به وقت محلی سعودی) به آسمان این کشور دعوت می کند. به گزارش «شیعه نیوز»، کلیه کابران توئیتر طرفدار داعش از آغاز هفته جاری فراخوانی را تحت عنوان "حمله باران در بلاد حرمین" آغاز کرده اند . فراخوان مذکور به فرستادن بالن هایی شامل نوشته "دولت خلافت" به عنوان شعار داعش در ساعت 3 عصر جمعه (به وقت محلی سعودی) به آسمان این کشور دعوت می کند. ادامه مطلب نوع مطلب : سفیانی یکی از علائم حتمی ظهور و صفات ومشخصات ازدیدروایات ومحل خروج(وادی یابس)، برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 14 شهریور 1393 :: نویسنده : احمد خورشیدی معانى الاخبار از حكم بن سالم از فردى كه بدو به نقل از ابو عبد الله گفته ، آورده است : ما و آل ابو سفیان ، دو خاندان هستیم كه در راه خدا با هم دشمنیم ! ما گفتیم خدا راست گفته اما آنان گفتند خدا دروغ گفته است ! ابو سفیان با رسول الله جنگید ، معاویه با على بن ابى طالب و یزید بن معاویه با حسین بن على(علیه السلام) و سفیانى با قائم نبرد مى كند . كافى از عمر بن حنظله آورده است كه شنیدم ابوعبدالله فرمود : پیش از قیام قائم ، پنج نشانه هست : صیحه و فریاد آسمانى ، سفیانى ، فرو رفتن زمین ، كشتن نفس زكیه و یمانى . عرض كردم : قربانت شوم ! اگر كسى از اهل بیت شما پیش از این نشانه ها خروج كرد ، همراهش قیام كنیم ؟ فرمود : نه ، راوى مى گوید: فردا این آیه را تلاوت كردم: « اگر بخواهیم ، معجزه اى از آسمان بر آنان فرود مى آوریم ، تا در برابر آن ، گردن هایشان خاضع گردد» و پرسیدم : آیا معجزه ، صیحه است ؟ فرمود : اگر باشد ، گردن هاى دشمنان خدا خاضع مى گردد . مانند روایت در نعمانى از عمر بن حنظله از ابوعبدالله(علیه السلام) آمده است : قائم پنج نشانه دارد: سفیانى ، یمانى ، صیحه آسمانى ، قتل نفس زكیه و فرو رفتن در بیدا . الغیبه نعمانى از عبد الله بن سنان از ابو عبدالله(علیه السلام) آورده است : نداى آسمانى ، سفیانى ، یمانى ، قتل نفس زكیه و كف دستى كه از آسمان نمودار مى شود ، از نشانه هاى حتمى اند . همچنین صداى فریادى در ماه رمضان كه خوابیده را بیدار و بیدار را وحشت زده مى كند و دختركان را از پشت پرده بیرون مى كشاند . ادامه مطلب نوع مطلب : سفیانی یکی از علائم حتمی ظهور و صفات ومشخصات ازدیدروایات ومحل خروج(وادی یابس)، برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 26 مرداد 1393 :: نویسنده : احمد خورشیدی انتشار تصاوییر از یک پدر استرالیایی به همراه سه فرزند پسر خود در سوریه که سرهای بریده شده سربازان سوری را در دست دارند تمام تحولات کانبرا را تحت الشعاع خود قرار داده به طوریکه حتی این موضوع به مذاکرات عالی آمریکا-استرالیا نیز کشیده شده است. ![]() ادامه مطلب نوع مطلب : سفیانی یکی از علائم حتمی ظهور و صفات ومشخصات ازدیدروایات ومحل خروج(وادی یابس)، برچسب ها : لینک های مرتبط : یکشنبه 26 مرداد 1393 :: نویسنده : احمد خورشیدی سرکرده گروه تروریستی داعش در واکنش به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ترکیه "رجب طیب اردوغان" را سیاستمداری سکولار دانست و مدعی شد که باید با وی بیعت کند. ![]() ادامه مطلب نوع مطلب : سفیانی یکی از علائم حتمی ظهور و صفات ومشخصات ازدیدروایات ومحل خروج(وادی یابس)، برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 17 مرداد 1393 :: نویسنده : احمد خورشیدی تهران – ایرنا – پایگاه خبری آمریکایی ˈوترنز تودیˈ Veterans Today گزارش داد،
|
|